نقش مردم در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی
- توضیحات
- دسته: قلم مدیر
- بازدید: 1143
نقش مردم در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی
حدود ده سال از طرح ایده ی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب می گذرد. بسیاری فکر میکنند که تنها دولت و مسئولین، وظیفه اجرا و تحقق اقتصاد مقاومتی را بر دوش دارند، حال آنکه در این موضوع خاص، بدون شک نقش مردم کمتر از دولتمردان نمیباشد. چرا که اساس اقتصاد مقاومتی، مردم بنیاد است و نه دولت-محور؛ یعنی بر پایه ی بهره گیری از ظرفیت های مردمی استوار است. بر همین اساس، کار اقتصادی و فعالیت اقتصادی با محوریت مردم است و دولت بهعنوان یک مسئول عمومی، بر حُسن اجرای فعالیتها نظارت میکند و تولید و کارآفرینی و اشتغال را هدایت میکند و با سیاستگذاریها و برنامهریزیها و توزیع مناسب، به کمک بخش خصوصی میپردازد. سایر ابعاد نقش و حضور مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی عبارت است از:
* اصلاح الگوی مصرف: اصلاح الگوی مصرف که شامل مصرف بهینهی کالا و انرژی و پرهیز از تجملگرایی است در نهایت موجب میشود کشور نیاز کمتری به واردات و فرصت بیشتری برای صادرات داشته باشد. یکی از اصلیترین ویژگیهای اقتصاد مقاومتی را باید در نحوهی مصرف و خرید ارزیابی کنیم. مردم بهعنوان بازار اصلی مصرف، نقش حیاتی در تقویت بخشهای تولیدی داخلی دارند. از دیگر سو، حضور بخشهای خصوصی در زمینههای اقتصادی کشور و گسترش نقش آنها در بخشهای تولیدی، با افزایش سرمایهگذاری، از جمله وظایف مردم در حوزهی اقتصاد مقاومتی است.
* توجه به مصرف تولیدات ملی: در تمامي كشورها، تبليغ جهت اهتمام مردم به خريد كالاي داخلي وجود دارد اما ما شرایطی متفاوتتر از بسیاری از کشورهای دنیا داریم؛ چراکه این ماییم که به غیر از حس میهندوستی، باید به مقاومسازی اقتصاد اهمیت بدهیم و به همین دلیل، به نظر میرسد در شرایط حاضر، لازم باشد بیش از قیمت و کیفیت کالا، به ایرانی بودن آنها اهمیت بدهیم و البته این مسئله میتواند موجب شود تا تولیدکنندگان داخلی نیز تقویت شوند و به روند رو به رشد خود با سرعت بیشتری ادامه دهند و اين تجربه بسیاری از کشورهای موفق است.
* اهتمام به مقولهی مالیات: هماکنون به غیر از کارمندان و کارگران که مالیات آنها به دقت محاسبه و سر وقت اخذ میشود، بسیاری از اقشار دیگر، نسبت به پرداخت دقیق و بهموقع مالیات خود حساسیتی ندارند؛ در حالی که نگاهی به فرهنگ عمومی کشورهایی که فاقد سرمایههایی مانند نفت بودهاند گواهی میدهد که مردم و فرهنگ عمومی ایشان نسبت به فرار مالیاتی به بدترین شکل موضع میگیرند. اگرچه دولت مکلف است که با شبکههای اطلاعاتی دقیق در این خصوص وارد شود، ولی باید ما مردم نیز نسبت به سهم خودمان در تحقق درآمد مالیاتی کشور اهتمام داشته باشیم و این مسئله را با بیان و تکرار به فرهنگ عمومی مبدل سازیم.
* مدیریت نقدینگی و سرمایهگذاری: اگرچه دولت مکلف به حفظ ارزش پول ملی است، اما بعضی وقتها ما مردم نیز در جهت تحقق این مسئله مانعتراشی میکنیم و با نیت سودجویی و یا سرمایهگذاری، به اموری دست میزنیم که مستقیم و یا غیرمستقیم موجب تضعیف ارزش پول ملی و اقتصاد کشور میگردد.
وقتی ما مردم سرمایههایمان را به سمت دلالی و بورسبازیهای بیمورد در بخشهای مسکن و طلا و ارز سوق میدهیم، موجب میشویم که تورمهای بخشی و فرابخشی در کشور عنان مدیریت را از دست دولت خارج نموده و دود تورم در انتها به چشم خودمان و هممیهنانمان برود.
به نظر میرسد ما مردم قبل از هر سرمایهگذاری، در کنار سبک و سنگین کردن منافع شخصی آن، هزینههایی را که برای کشور ایجاد میکنیم باید بهعنوان یک اصل قطعی مد نظر قرار دهیم و حتیالمقدور نقدینگیهای مازادمان را به سمتی سوق دهیم که به بخشهای تولیدی کمک نمایند.
* بهرهوری در کار: میزان موفقیت اقتصاد یک کشور به میزان بهرهوری نیروی کار آن کشور ارتباط مستقیم دارد و اگر ما بهعنوان مردم نسبت به بهرهوری فعالیتهای شغلی و حتی غیرشغلیمان اهتمام نداشته باشیم، تصور اینکه کشور به سمت بهرهوری پیش برود تقریباً عبث خواهد بود.
بخشی از افزایش بهرهوری کار مبتنی بر افزایش تلاش و بخشی مبتنی بر افزایش آگاهی است. ما در هر شغل و فعالیتی که مشغولیم، باید با افزایش آگاهیهای تخصصی و عمل به آنها و افزایش پویایی و تلاش، گامی در جهت افزایش بهرهوری ملی برداریم.
* مطالبهگری: در جایی که مردم نسبت به سادهزیستی مسئولان، حمایت از تولید ملی، پرهیز از تجملات، رسیدگی به محرومان حساس باشند و این موارد را از مسئولان خود مطالبه نمایند، یقیناً مسئولان و سایرین نیز لااقل برای بقای خود، راهی جز پاسخگویی به این مطالبات نخواهند داشت.
مردم باید از مسئولان روحیهی جهادی در تحقق آرمانهای اقتصاد مقاومتی را با تمام شئون آن مطالبه کنند. هماکنون شبکههای اجتماعی، وبلاگها، سایتهای شخصی و رسانهها بهخوبی میتوانند حرف مردم را به مسئولان منتقل کنند.
* مشارکت در تولید بیشتر: با توجه به اینکه بخشی از مردم در کشور در کارهای تولیدی مشغول هستند، جهت موفقیت اقتصاد مقاومتی باید تولید خود را بیشتر و با کیفیت بهتر ارائه نمایند و در همین راستا سال 1391 توسط رهبر معظم انقلاب، سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایهی ایرانی نامیده شد.
* عدم همکاری با توطئههای دشمن و رصد تبلیغات دشمن: دشمن هر از گاهی به گوشهای از اقتصاد ما ضربه میزند و باعث گرانی یک محصول میشود. لذا مردم باید هوشیار باشند، به محض اینکه متوجه شدند جنسی گران شده و حساسیت روی آن زیاد است، از تجمع جهت خرید خودداری نموده و پازل دشمن را تکمیل نکنند که همین نخریدن مردم باعث میشود توطئهی دشمن نقش بر آب گردد و آن گرانی کاذب از بین برود. افرادی هم که توانایی دارند، باید مردم را در این زمینه آگاه سازند.
* نقش مردم در تولید علم با تکیه بر اقتصاد دانشبنیان: در اقتصاد مقاومتی، تجربهها و مهارتها، علاوه بر دانش حائز اهمیت است. در این نظام اقتصادی، نقش مردم در توسعهی علمی و تکنولوژیکی نیز برای توسعهی زیرساختی اهمیت ویژهای دارد.
در مجموع برای حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی، دولت نباید لکوموتیو باشد و مردم واگنهای پشت سر آن باشند، بلکه مردم نقش محوری و موتور محرک اقتصاد مقاومتی هستند که لکوموتیو حرکت جامعه از تحرک صحیح و سریع این موتور نشئت میگیرد.
در اقتصاد مقاومتی، دولت وظیفهی سنگینی دارد که مهمترین بخش آن، برداشتن موانع مختلف و متعدد از پیش پای بخش تولید و اشتغال است. مراد از مردم هم عموم مردم بهعنوان قشر مصرفکننده و نیز تولیدکنندگان بخش خصوصی است. در مقابل وظایف سنگین دولت، تولیدکنندهی بخش خصوصی نیز موظف است با تمام وجود برای افزایش بهرهوری واحد تولیدی خود اقدام کند. برنامهریزی دقیق، تلاش مستمر برای افزایش کیفیت محصولات، وجدان کاری و انصاف در انجام امور محوله، قانونمداری، انضباط اجتماعی و ... را میتوان بهعنوان سایر وظایف مردم و بخش خصوصی ذکر نمود.
جواد محمدی فشارکی
مدیر بازرسی و نظارت اصناف استان اصفهان
هرگونه کپی برداری فقط با قید منبع مجاز می باشد.